مناجات آخر ماه رمضان با خداوند
از تو شرمنده شدمْ من به خودم بد کردم ماهِ رحـمت سِـپری شد و نَشد برگردم در مـناجات تو بودم پیِ حاجات خودم آخـر ماه فـقـط …. رویِ سـیـاه آوردم تو غفوری تو رحیمی تو رئوفی تو کریم من سراپا غم و آهم، من سراسر دردم گونۀ سرخ من از شرمِ حرم زرد شده از خودم خستهام از توبۀ خود دلسردم زیرِ دِیْـنِ تـوأم، العـفـو، الهی بِه حسین بـندهای عـاصیام امّا نوکـر این مَردم هـمۀ توشۀ این بـنـده شده شـش گـوشه دل به لطف و کرمِ شاه حرم خوش کردم تَهِ گودال زمین خورد که من برخیزم دست وپا زد که نگویم دست و پا گم کردم متوسّل به شهـیـدم…. به سرِ بر نیـزه عهد بستم کمکم کن به سویت برگردم |